ساعت ۱۱ صبح است و پسر بچه دوستش را برای بازی صدا می کند
دوست او از پنجره ی طبقه دوم ساختمان اینچنین جواب داد که :
مادرم خانه نیست ، خواهرم هم خوابیده است صبر کن مادرم بیاد تا ازش اجازه
بگیرم و بیام باشه ؟
و بنده باز در افکار خود فرو می روم که :
چقدر زیباست ! تا زمانی که بچه ایم برای جزئی ترین مسائل زندگی امان از
پدر و مادر اجازه می گیریم که به عقیده بنده نوعی مشورت کردن است .
اما همین که بزرگتر شدیم ( از نوجوانی به بعد ) اجازه گرفتن را زشت و ناپسند
می دانیم و ترجیح می دهیم کارهایمان را کمتر با مشورت و اجازه پدر و مادر
انجام دهیم .
کاشکی
یه سر به وب منم بزن خوش حال میشم
آره دقیقا
اینا فقط مسکنی واسه روزای رفته اند