می نویسم که یادم نره!

Things it yearns to remember

می نویسم که یادم نره!

Things it yearns to remember

همیشه یک نفر هست
که وقتی دست و دل واژه هایت به نوشتن نمیرود بیاید و زبان بی زبانی دلت شود
همیشه یک نفر هست
که وقتی آشوب میشود گوی کوچک درون سینه ات بیاید و دست نوازش بکشد بر سر این کودک ناآرام
همیشه یک نفر هست
که وقتی ایستاده ای پای چوبه ی ناامید بیاید و طناب را از گردن احساست باز کند
همیشه یک نفر هست
که شانه اش قرارگاه بیقراری خیالت
دست هایش قدمگاه بوسه های اشک هایت
و حضورش مرحم زخم های دلتنگی هایت باشد
 همیشه یک نفر هست
که میداند کی بیاید
بنشیند روبه روی خستگی هایت
تا تو روبه روی انعکاس لرزان خودت در نی نی چشمانش
آرامش را بیابی
همیشه یک نفر هست
همیشه
باید یک نفر باشد...!

پ.ن همه ی این روزا...چرا مراقبمی؟!