می نویسم که یادم نره!

Things it yearns to remember

می نویسم که یادم نره!

Things it yearns to remember

بازی همسایه جهنمی - Neighbours From Hell 1

HTML clipbo

http://www.img.vatandownload.com/software/zz/khordad%2089/27.3.89/zzz/2uiw7js.jpg

مجموعه پیش رو شامل سری بازی های Neighbours From Hell، که در این بازی شما یک همسایه بسیار بد اخلاق دارید و برای اینکه او را ادب کنید سعی در اذیت و آزار او می کنید. داستان بازی طبق روال همیشگی اذیت کردن همسایه توسط شماست. در این بازی شما باید با هوش و شیطنت خود همسایه بداخلاق را عصبانی کنید. در نسخه های جدیدتر، صداگذاری ها حرفه ای تر شده و همسایه و خانم همسایه هم دچار تغییرات بسیاری شده اند. در مراحل مختلف بازی شخصیت های جدید مانند آقای رئیس و خانم منشی اضافه شده اند و حیوانات درون بازی هم از لحاظ ظاهری دچار تغییرات شده اند.

HTML clipboard

حجم:90مگا بایت

دانلود نرم افزار:

دانلود با لینک مستقیم



پسورد فایل فشرده : www.vatandownload.com

منبع : وطن دانلود - www.vatandownload.com

داستان ترانه نوشتن تیلور سوئیفت

5b810797e1ad8f3130453e516cb7ef6b 300x291 داستان ترانه نوشتن تیلور سوئیفت

این خواننده ی مشهور ۲۱ ساله برای نوشتن اشعار آهنگهایش از نور ماه الهام می گیرد و به همین دلیل نیمه شب از تختخوابش بیرون می آید و اشعاری که به ذهنش می رسد را روی کاغذ می نویسد.
او می گوید: “اغلب اشعار نیمه شب به ذهنم می رسند و معمولا” قبل از طلوع آفتاب نوشتن این ترانه ها به پایان می رسد.”
تیلور سویفت که قرار است جایزه زن سال بیلبورد را دریافت کند، وقتی که زیر نور ماه آواز نمی خواند و یا ترانه نمی نویسد ،عمیقا” به آهنگها و موسیقی اش فکر می کند.
این خواننده موفق آهنگ “داستان عشق” همیشه درباره زندگی و تجربیات شخصی خودش شعر می گوید و به همین دلیل هریک از آلبومهایش قسمتی از خاطرات و زندگی او را به تصویر می کشد.
او گفت:”وقتی که ترانه های آهنگهایم را خودم می نویسم می توانم آن چیزی را که می خواهم خلق کنم و آلبومهایی منتشر کنم که راجع به زندگی خودم است.”
“به این ترتیب آهنگها و آلبومهای من به نوعی دفتر خاطرات زندگی من هستند ودر واقع با ساخته شدن هر آهنگ جدید قسمتی از خاطرات من به موسیقی تبدیل می شود. “

تاریخچه شب یلدا


تاریخچه شب یلدا

شرق شناسان و مورخان متفق القولند که ایرانیان نزدیک به ? هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز و آذر ماه را که درازترین و تاریک ترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می مانند، در کنار یکدیگر خود را سرگرم می کنند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه آنان را تضعیف نکند و با به روشنی گراییدن آسمان (حصول اطمینان از بازگشت خورشید در پی یک شب طولانی و سیاه که تولد تازه آن عنوان شده است) به رختخواب روند و لختی بیاسایند.

مراسم شب یلدا (شب چله) از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می شد. جشن ساتورن پس از مسیحی شدن رومی ها هم اعتبار خود را از دست نداد و ادامه یافت که در همان نخستین سده آزاد شدن پیروی از مسیحیت در میان رومیان، با تصویب رئیس وقت کلیسا، کریسمس (مراسم میلاد مسیح) را ?? دسامبر قرار دادند که چهار روز و در سال های کبیسه سه روز بیشتر از یلدا (شب ?? دسامبر) فاصله ندارد و مفهوم هر دو واژه هم یکی است. از آن پس این دو میلاد تقریباً باهم برگزار می شده اند.

آراستن سرو و کاج در کریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است، زیرا ایرانیان به این دو درخت مخصوصاً سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریکی و سرما می نگریستند و در خور روز؛ در برابر سرو می ایستادند و عهد می کردند که تا سال بعد یک نهال سرو دیگر کشت کنند.

پیشتر، ایرانیان (مردم سراسر ایران زمین) روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خور روز و دی گان؛ می خواندند و به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود. در این روز عمدتاً به این لحاظ از کار دست می کشیدند که نمی خواستند احیاناً مرتکب بدی کردن شوند که میترائیسم ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می شمرد. هرمان هیرت، زبان شناس بزرگ آلمان که گرامر تطبیقی زبان های آریایی را نوشته است که پارسی از جمله این زبان ها است نظر داده که دی- به معنای روز- به این دلیل بر این ماه ایرانی گذارده شده که ماه تولد دوباره خورشید است. باید دانست که انگلیسی یک زبان گرمانیک (خانواده زبانهای آلمانی) و از خانواده بزرگ تر زبان های آریایی (آرین) است. هرمان هیرت در آستانه دی گان به دنیا آمده بود و به زادروز خود که مصادف با تولد دوباره خورشید بود، مباهات بسیار می کرد.

فردوسی به استناد منابع خود، یلدا و خور روز، را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران (کیانیان که از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در این زمینه از جمله گفته است:

که ما را ز دین بهی ننگ نیست

به گیتی، به از دین هوشنگ نیست

همه راه داد است و آیین مهر

نظر کردن اندر شمار سپهر

آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نکرده و ایرانیان در این شب، باقیمانده میوه هایی را که انبار کرده اند و خشکبار و تنقلات می خورند و دور هم گرد هیزم افروخته و بخاری روشن می نشینند تا سپیده دم بشارت شکست تاریکی و ظلمت و آمدن روشنایی و گرمی (در ایران باستان، از میان نرفتن و زنده بودن خورشید که بدون آن حیات نخواهد بود) را بدهد، زیرا که به زعم آنان در این شب، تاریکی و سیاهی در اوج خود است.

واژه یلدا، از دوران ساسانیان که متمایل به به کارگیری خط (الفبای از راست به چپ) سریانی شده بودند به کار رفته است. یلدا- همان میلاد به معنای زایش- زاد روز یا تولد است که از آن زبان سامی وارد پارسی شده است. باید دانست که هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصاً در جنوب و جنوب خاوری برای نامیدن بلندترین شب سال، به جای شب یلدا از واژه مرکب شب چله (?? روز مانده به جشن سده، شب سیاه و سرد) استفاده می شود?

خور روز (دی گان)- یکم دی ماه- در ایران باستان در عین حال روز برابری انسان ها بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی، حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم ایرانیان می دانستند و در جبهه ها رعایت می کردند و خونریزی موقتاً قطع می شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ، به صلح طولانی و صفا انجامیده بود. 

 

 

یلدا فرخنده باد!