می نویسم که یادم نره!

Things it yearns to remember

می نویسم که یادم نره!

Things it yearns to remember

فقر

فقر

میخواهم بگویم ......

فقر همه جا سر میکشد .......

فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست ......

فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست ..... طلا و غذا نیست .......

فقر، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء یک کتابفروشی می نشیند ......

فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،‌ که روزنامه های برگشتی را خرد میکند ......

فقر ، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند .....

فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود .....

فقر، همه جا سر میکشد ........

فقر، شب را " بی غذا " سر کردن نیست ..

فقر، روز را " بی اندیشه" سر کردن است ..

نهال یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:28 ب.ظ

نظرات 2 + ارسال نظر

زینب صفری یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:34 ب.ظ http://tejaratenovin93.mihanblog.com/

من هم اولش باورم نمیشد...ولی بعد که پرسو جو کردم دیدم نه،واقعیه،خیلی ها تو این راه موفق شده بودن و خودشونو کشیده بودن بالا،مخصوصا وقتی که یکی از آدمای نزدیکم ازش نتیجه گرفت...
اولش گفتم نمیخواد،بعد گفتم یه امتحان میکنم،ضرر نداره که،فقط 5000 تومانه،با خودم گفتم 5000 تومان الان پول یه ساندویچو نوشابس که همیشه میدیمو ککمونم نمیگزه!اگه راهم اشتباه بود هم ضرر نکردم و فقط 5 تومن از دست دادم،درسته این پول شاید پرداختش برا بعضیا سخت باشه ولی می ارزه...چ.ن آدم ضرر نمیکنه،من که تا حالا نکردم...خدارو شکر،من به آینده امیدوارم...میدونم هرکی قدم بزاره توش موفق میشه و منم یکی از اونام...پس شمام امتحان کنید...مطمئن باشید که ضرر نمیکنید
http://tejaratenovin93.mihanblog.com/